جدول جو
جدول جو

معنی کثیر هروی - جستجوی لغت در جدول جو

کثیر هروی
(کَ)
عمیدالدوله ابوالقاسم منصور بن ابی الحسین محمد بن کثیر بن احمد هروی خراسانی عارض سپاه یعنی وزیر لشکر سلطان محمود غزنوی و پسرش و صاحبدیوان خراسان در عهد مسعود بوده است. مولد وی هرات و جد وی احمد از مردم قاین است و ظاهراً ابوالحسین کثیر پدر ابی القاسم وزیر سامانیان بوده است و جمحی شاعر در مدح او گفته:
صدر الوزاره انت غیر کثیر
لابی الحسین محمد بن کثیر.
پدران این مرد همه از وزراء و اعیان بوده و شغل و مقام خود را از عهد سامانیان به ارث می برده اند و این معنی از مدحی که ابوالقاسم محمد بن ابراهیم باخرزی منشی همین ابو القاسم کثیر درباره او گفته است پیداست. (از دیوان منوچهری دامغانی چ دبیرسیاقی ص 284). رجوع به تعلیقات دیوان منوچهری و نیز رجوع به فهرست اعلام تاریخ بیهقی و ابوالقاسم کثیرو ابوالقاسم منصور شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
ابن قیس الرومی راوی است از ابوالدرداء روایت کند. (منتهی الارب). در دنیای حدیث شناسی، روات به عنوان مهم ترین منابع علمی شناخته می شوند. این افراد به عنوان رابط میان پیامبر (ص) و امت اسلامی عمل کرده و سنت نبوی را از نسل به نسل انتقال داده اند. نقش روات در فهم دقیق قرآن و سنت پیامبر نیز غیرقابل انکار است، زیرا احادیث از طریق آنان به فقیهان و مفسران منتقل شده اند.
لغت نامه دهخدا
(کَ ثَ یِ هَِ رَ)
از شعرای هرات و از مصاحبان خواجه آصفی است. این مطلع از اوست:
محتسب گر رند باشد دیر را در واکند
بهر رندان باده از زیر زمین پیداکند.
(ترجمه مجالس النفایس)
لغت نامه دهخدا